ویهانویهان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

ویهان زندگی مامان و بابا

پسر محبوب من

1392/4/21 2:45
نویسنده : مامان معصوم
401 بازدید
اشتراک گذاری

کوچولوی نازم سلام... این روزها انقدر خوردنی شدی که نگو... چند روز پیش با هم رفتیم آبدانان شهر بابایی.. که خیلی خوش گذشت و همه از دیدنت خوشحال شدن...توی این مدت یاد گرفتی بشینی و یه چیز خیلی قشنگ دیگه اینکه برای اولین بار گفتی ماما و بابا...که انقدر ما رو ذوق زده کردی که نگو...ماچ خیلی از خدا بخاطر داشتنت تشکر کردم...   وقتی برات شعر میخونم نگام میکنی و میخندی مخصوصا این شعر: رفته کلاس اول آقا ویهانی باهوش      شده شاگرد اول بادقت و سعی و هوش      الفبا رو میخونه خوب و قشنگ وزیبا        برای بچه ها و برای مامان و بابا وتو هم انگار میدونی راجع به تو میخونم یه لبخندی میزنی و دیگه شیطونی نمیکنی که دوست دارم بخورمت...غذا خوردنت بهتر شده  تازه این روزها عاشق زرد آلو شدی وقتی تمومش میکنی ومن پوستشو میخوام بندازم بهونه اشو میگیری و نگاش میکنی...قلب  فکر کنم که داری دندونای بیشتری رو آماده در اومدن میکنی آخه این روزها خیلی بهونه گیر شدی و نق میزنی و آب دهانتم که همچنان جاریه...خوابیدنت هم که دیگه نگو دوست داری رو پهلو بخوابی عین آدم بزرگا میخوابی البته همیشه رفتارهات مثل بزرگتراست و بابا همیشه بهت میگه مرد بابا منم که قبلا وقتی بابا شبکار بود و خودم تنها بودم میترسیدم حالا با وجود این مرد کوچک که کنارم لالا کرده و تمام روز باهاش سرگرم بودم راحت میخوابم...ماه رمضان هم شروع شده اولش فکر میکردم امسال سخت روزه گرفتن آخه روها طولانی هستن و فوق العاده گرم فکر میکنم دمای هوا به 60 هم رسیده... و از طرفی با داشتن یه جوجوی ناز مثل تو استراحتم کم شده... اما من تونستم و سخت هم نبود اما بیچاره بابایی سر کار میره فکر کنم اذیت بشه... خدا ازمون قبول کنه... عکسهای این سفرمون رو هم میذارم... دوست داشتنی ترینم زنده و سلامت باشی...

اینجا دینار کوه... جایی که در تمام فصلها هوای سرد داره ومن خیلی دوسش دارم...

اینجا خونه عمه بابا و سوار بر تابی که به درخت انجیر خونشون بسته بود....

خونه عمه بابا

عشق مامان وبابا....

چه نی نی شکموییییییییییییماچ

بزن بریم بابایی منم کمکت میدم...بغل

وضعیت دوست داشتنی خوابیدنت....ماچماچماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

حانیه
21 تیر 92 3:19
سلام به به چه نینی نازی داری خدا حفظش کنه
الهی روز های خوبی رو در کنارش سپری کنید
به وبلاگ گل پسر سری بزن ونظر بذار
راستی نی نی خوشگلت رو از طرف من ببوس


سلام ممنون به ما سر زدین حتما میام
مامان کوثری
21 تیر 92 4:10
با سلام
تم پارتی با خدمات زیر درخدمت شماست:
حتما سر بزنید و نمونه کارهامون رو ببینید شاید خوشتون اومد
http://temparti.blogfa.com/
انواع تم تولد (هم طراحی و هم چاپ) هر طور شما بخواین
تم جشن دندونی ، جشن سیسمونی ، جشن قدم ، جشن الفبا و...
انواع تقویم(حتی متناسب با تم مورد نظرتون)
انواع قاب و فریم عکس

ساخت کلیپ جشن تولد و جشن های دیگه
ساخت کلیپ از عکسهای کوچولوتون ثبت و یادآوری خاطراتی که هیچ وقت تکرار نمی شن

همه جوره در خدمت شما هستیم
طراحی و آماده سازی گیفت های مخصوص جشن
منتظرتون هستیم حتما به ما سر بزنید


باشه عزیزم ممنونم

مامان رایان
21 تیر 92 10:15
اخیییییی نازی چه پسرفهمیده و باهوشی ایشالا خدابراتون حفظش کنه


مرسی خاله جونییییی رایان رو ببوس
آیسان مامان ماهان
22 تیر 92 12:33
سلام وبهان جونم و ماان مهربونش،خوبین،،با روزهای گرم و دراز رمضون چیکار میکنین؟؟؟خدا ازتون با اجر بیشتر قبول کنه


سلام مرسی خاله جون... انشاالله خدا رو شکر من سر کار نمیرم... شما که آب و هوای خوبی دارین قدرشو بدونین.. از شما هم قبول باشه
آیسان مامان ماهان
22 تیر 92 12:41
میگم خانمی انگاری مسافرت اونم به شهر بابایی ساخته که وبهانی به حرف افتادهانشالله همیشه سلامت و خوش باشین
الهی فدای اون سماق مکیدن و به پلو خوابیدنت وبهان جونم


واقعا همین طوره... آخه دور وبرش شلوغ بود...ممنون ماهان جونمو ببوس
مامان کیاراد
23 تیر 92 0:28
آفرین ویهان جونی که دیگه شده مرد مامانش .....ویهان جون امیدوارم راحت دندونهای تازت بیرون بیاد و یه نی نی شکموی تپل مپل بشی.....


ممنون... آره انشاالله..
مامان سيد عرشيا
24 تیر 92 12:23
مبارك باشه آقا ويهان كه اولين بار ماما بابا گفتي عزيزم. انشاله زودتر حرف بزني و همه را خوشحال كني. گل پسري به نظرم شبيه ماماني شده ؟ درسته يا اشتباه مي كنم ؟



آره عزیزم فکر میکنم بیشتر شبیه من شده آخه چشمای باباش رنگیه ...هرچند هرچه که بزرگتر میشه چهره اش تغییر میکنه...