ویهانویهان، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

ویهان زندگی مامان و بابا

دلتنگی

1392/3/12 18:39
نویسنده : مامان معصوم
203 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همگی و به ویهان گلم... این روزها بازم مامانی درگیر امتحانات بود ویه خورده تاخیر داشتم.. که باید ببخشید...ویهانم این روزها به سرعت میگذرن و تو داری بزرگتر میشی هر روز یه چیز تازه یاد میگیری تازگیها یاد گرفتی با دستت چند بار رو دستم میزنی.. غذای کمکی رو هم یواش یواش شرع میکنم تا با طعم غذاها آشنا بشی.. تو بزرگ میشی و بهترین روزهای عمر من وبابایی هم در حال سپری شدن از همین الان دلتنگ این روزها هستم.. هیچ نمیخوام ازت دور بشم دیگه زندگی بدون تو برام ممکن نیست... برای خاله زینبم یه مشکلاتی پیش اومده که مجبور از بچه هاش دور باشه این برای من کابوسه.. امیدوارم زودتر مشکلش رفع بشه و بچه هاش پیشش برگردن...بدترین اتفاق برای یه مادر دوری و بی خبری از فرزندش هست... اهواز که میام واقعا تنهام و تو هم که بخاطر درد دندونهات خیلی بیقراری میکنی گاهی خسته میشم.. ولی با دیدن خنده هات آروم میگیرم وتوان دوباره برای زندگی...پسر کوچولوی عزیزم شیطون شده وخوابت کم شده برای خوابوندنت باید یه چیزی رو چشمات بذارم و خونه خیلی آروم باشه تا پسر گلم یه خورده لالا کنه...  قشنگترین اتفاق زندگیم ویهانم عاشقتم

مامان جون من میخوام تو وبلاگم مطلب بذارم تو که همش میگی وقت ندارمافسوس دیگه مجبورم خودم دست بکار بشملبخند

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)